«پیشنهاد ارائه شده از سوی سه کشور اروپایی در تاریخ ۵ اوت ۲۰۰۵، نقض آشکار حقوق بین الملل، منشور سازمان ملل متحد، NPT، بیانیه تهران و توافق پاریس است... این طرح درصدد مرعوب ساختن ایران برای پذیرش بازرسیهای مداخله جویانه است و تنها در گذشته توسط شورای امنیت علیه عراق تحمیل شده بود. چنین معیارهایی در عمل بیشتر زیرساختهای برنامه صلح آمیز هستهای ایران را برخواهد چید.
در مجموع، پیشنهاد مذکور در زمینه تقاضا از ایران بسیار طولانی، اما در مورد پیشنهادهای ارائه شده به ایران به طور مضحکی کوتاه و نارسا میباشد. فقدان هرگونه تلاش برای ایجاد ظاهری متوازن، این پیشنهاد را به دستور استعمال کاپیتولاسیون شبیه میسازد. پیشنهاد یاد شده توهینی به تمام ملت ایران است که سه کشور اروپایی باید به خاطر آن از ملت ایران پوزش طلبند.»
این متن نه بخشی از سخنان مخالفان برجام که بخش هایی از کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هستهای نوشته حسن روحانی است که واکنش کشورهای اروپایی به دو سال اعتمادسازی یک طرفه ایران و تعطیلی کامل چرخه هستهای در سال 84 و زمان دبیری شورای عالی امنیت ملی توسط وی در دوران اصلاحات را تصویر کرده است. در دوره مذکور و پس از سه توافق سعدآباد، بروکسل و پاریس که در هر کدام ایران به صورت یک جانبه امتیازات فراوانی را در ازای وعده اروپاییها مبنی بر ارائه یک بسته تشویقی، به طرف اروپایی داده بود، اروپاییها با ارائه پیشنهاد یک طرفه دیگر خواستار دریافت امتیازات متعدد دیگری از ایران در ازای وعدههای مبهم و توهین آمیزی شدند که به تعبیر دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی کشورمان شبیه به کاپیتولاسیون است. محمد البرادعی دبیر کل وقت آژانس نیز در کتاب خود با عنوان عصر فریب در مورد این پیشنهاد اروپاییها میگوید «این پیشنهاد نه تنها ناچیز بود، بلکه لحنِ خودبینانه داشت. تا جایی پیش رفت که وعده داد اروپاییها از دانشمندان ایرانی که هنگام توقف غنیسازی در ایران دیگر احتیاجی به آنها نیست حمایت خواهد کرد.».
پس از خروج اخیر آمریکا از برجام نیز اظهارات برخی از مسئولان اروپایی مانند سخنان اخیر وزیر خارجه آلمان و انگلیس در مورد ضرورت اعطای امتیازات بیشتر توسط ایران برای حفظ برجام نشان ازراهبردهای مشابه تروییکای اروپایی با آمریکا در برابر ایران باوجود اختلافاتی در روش برخورد است.
مطابق آمار سازمان تجارت جهانی در سال 2016 حجم تجارت آمریکا با انگلیس 111 میلیارد دلار، آلمان 172 و فرانسه 74 میلیارد دلار بوده است که مجموع تجارت جهانی تروییکای اروپایی با آمریکا را به 357 میلیارد دلار میرساند. این در حالی است که مجموع صادرات این سه کشور به ایران در همان بازه زمانی حدود یک درصد این رقم بوده است.
به عبارت دیگر حتی اگر با خوش بینی مفرط و نادیده گرفتن انگیزههای سیاسی این کشورها در همراهی با آمریکا فرض را در علاقه این کشورها به ادامه اجرای تعهدات خود در قالب برجام در نظر بگیریم، تحریمهای ثانویه آمریکا در عمل موجب خواهد شد، هیچ کدام از دولتها و شرکتهای این کشورها از لحاظ اقتصادی امکان مراوده اقتصادی با ایران را نداشته باشند و در عمل حفظ یک طرفه برجام با کشورهای اروپایی را به رویایی نافرجام تبدیل خواهد نمود. این مسئله وقتی پررنگتر میشود که آمریکاییها علاوه بر تحریم شرکتهای طرف معامله ایران، جریمههای سنگینی را نیز برای آنها در نظر میگیرند.
حتی اگر دستگاه سیاست خارجه دولت اصرار بر ادامه ماندن در برجام داشته باشد بند 36 از این توافقنامه این اجازه را به ایران میدهد که عدم پایبندی اساسی هر یک از طرفین به برجام را مبنای توقف بخشی از تعهداتش قرار دهد. بر این اساس ایران میتواند اقدام به باز راه اندازی بخش هایی کلیدی از برنامه هستهای خود بویژه در حوزه تحقیق و توسعه کند.
نوع برخورد پسا برجامی مسئولان دستگاه سیاست خارجه با عدم اجرای تعهدات آمریکا این تصور را در طرف غربی به وجود آورده است که برجام برای ایران از ابزاری برای رفع تحریمها تبدیل به هدفی که حفظ آن در هر شرایطی اصالت دارد، شده است. اولین نتیجه چنین رویکردی خروج آمریکا از برجام بدون هیچ هزینهای بوده است و ادامه این رویکرد وضعیت دولت را در ارتباط با طرفهای اروپایی نیز اسفبارتر خواهد نمود.
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۰
کد خبر: 601068
حتی اگر با خوش بینی مفرط و نادیده گرفتن انگیزههای سیاسی این کشورها در همراهی با آمریکا فرض را در علاقه این کشورها به ادامه اجرای تعهدات خود در قالب برجام در نظر بگیریم، تحریمهای ثانویه آمریکا در عمل موجب خواهد شد، هیچ کدام از دولتها و شرکتهای این کشورها از لحاظ اقتصادی امکان مراوده اقتصادی با ایران را نداشته باشند.
نظر شما